loading...
لینک دانلود
امیر محمد بازدید : 451 شنبه 30 آذر 1392 نظرات (0)

کبوتر بچّه ای با شوق پرواز            به جرئت کرد روزی با ل و پر باز  

روزی بچّه کبوتری با هیجان و آرزوی بسیار بال و پر خود را برای پرواز باز کرد .

پرید از شاخکی بر شاخساری           گذشت از بامکی بر جو کناری  

از شاخه ی کوچکی به شاخه ی دیگری پرید و از پشت بامی رد شد و کنار جوی آب نشست .

نمودش بس که دور آن راه نزدیک          شدش گیتی به پیش چشم ، تاریک

این راه  کوتاه برایش خیلی دور و طولانی به نظر آمد و دنیا  پیش چشمانش تار شد .

ز وحشت سست شد بر جای ناگاه            ز رنج خستگی در ماند در راه  

از وحشت و ترس  بر جای خود خشک شد و از شدّت خستگی ، در مانده شد و در راه ماند .

فتاد از پای کرد از عجز فریاد             ز شاخی مادرش آواز در داد

خسته شد و از روی نا توانی و خستگی فریاد  زد . مادرش که روی شاخه ی درختی نشسته بود ، گفت

تو را پرواز زود است و دشوار           ز نوکاران که خواهد کار بسیار  

پرواز کردن برای تو هم زود است . هم بسیار سخت و دشوار ، چه کسی از افراد تازه کار ، کار بسیار می خواهد ؟ ( کسی کار بسیار نمی خواهد )

هنوزت نیست پای برزن و بام             هنوزت نوبت خواب است و آرام

 فعلاً وقت خواب و استراحت  توست و زمان پریدن در کوچه و پشت بام نیست . ( توانایی این کار را نداری )

تو را توش هنر می باید اندوخت             حدیث زندگی می باید آموخت  

تو در حال حاضر باید علم و دانایی و هنر بیاموزی و رسم زندگی کردن را یاد بگیری .

بباید هر دو پا محکم نهادن            از آن پس فکر بر پای ایستادن

 اول باید بتوانی پاهای خود را محکم روی زمین بگذاری ، سپس مستقل شوی .

من این جا چون نگهبانم تو چون گنج             تو را آسودگی باید مرا رنج

 تو مانند گنجی هستی که احتیاج به مراقبت داری و من نگهبان تو هستم . تو باید آسوده باشی و من باید برای مراقبتاز تو رنج و سختی بکشم .

مرا در دام ها بسیار بستند             ز بالم کودکان پرها شکستند  

من در دام ها و بلا های بقسیاری گرفتار شدم و بارها بچه ها بال و پرم را شکستند .

گه از دیوار سنگ آمد ، گه از در              گهم سر پنجه خونین شد ، گهی سر

 از در و دیوار به من سنگ زدند و گاهی پنجه ها و گاهی سرم خونین شد .

نگشت آسایشم یک لحظه دمساز            گهی از گربه ترسیدم  ، گه از باز  

آسایش لحظه ای همدم من نشد ( لحظه ای آرامش را ندیدم ) گاهی از گربه ترسیدم و گاهی از باز .

هجوم فتنه های آسمانی      مرا آموخت علم زندگانی

حمله ی بال های آسمانی به من راه و رسم زندگی کردن را آموخت .

نگردد شاخک بی بن برومند       ز تو سعی و عمل باید ، زمن پند

شاخه ای که ریشه نداشته باشد رشد نمی کند  و قوی نمی شود . تو باید سعی و تلاش کنی و وظیفه ی من هم پند دادن و نصیحت کردن توست . ( تو مانند شاخه ای هستی که بدون توجّه و پند های من ، خوب رشد نمی کنی و برومند نمی شوی )

 ***********************************************************************************

به  نام یزدان دانا و توانا              معنی شعر  « فرشته مهر »    کلاس هفتم          متوسطه اول  

مادر ای مریم بزرگ زمان                  خرّم از تو بهار ایمان است  

ای مادر که مانند حضرت مریم در روزگار ما پاک و مقدّس هستی ، ایمان از وجود تو سرچشمه گرفته و بارور شده است .

قلب سرشار  از عطوفت تو                 روشن از آفتاب قرآن است  

قلب تو که پر از مهربانی و لطف است ، از نور قرآن روشن و تابناک است .

مادر ای کهکشان آینه ها                     دست های تو شطّ خورشید است  

ای مادر که مانند کهکشانی از آینه ها هستی ( پاک و زلالی ) ، دست های تو مانند رودخانه ای از نور و گرمای خورشید است . ( گرمای خورشید در دست های تو جریان دارد . )

در طلوع نگاه خسته ی تو                  برق رنگین کمان امید است  

در نگاه خسته ی تو ، امید را می توان دید . ( نگاه تو امید بخش است )

بر لبانت شکوفه های دعا                   می شکوفد سحر به بانک اذان  

هنگام سحر و مواقع اذان ، دعا بر لبان تو می شکوفد . ( شروع به دعا خواندن می کنی )

از سپهر رخت ستاره ی اشک              می دمد با تلاوت قرآن  

هنگام خواندن قرآن ، اشک مانند ستاره ای بر آسمان صورتت می درخشد .

مادر ای آفتاب هستی بخش                   زیر پایت بهشت جاوید است  

ای مادری که مانند آفتاب زندگی بخش هستی ، بهشت همیشگی زیر پای توست .

دامن پاکت ای فرشته ی مهر                 باغ آیینه گون توحید است  

ای فرشته ی مهربانی ، دامان تو مانند باغ زلال و با صفای توحید است . ( در دامان خود ، کودکان معتقد به یگانگی خدا پرورش می دهی )

می کند پر ، فضای خانه ز عطر              گل سجّاده ات به وقت نماز  

در وقت نماز ، گل سجّاده ات فضای خانه را عطر آگین می کند .

بانگ الله اکبرت در دل                        بشکفاند شکوفه های نیاز  

صدای الله اکبر تو شکوفه های نیاز را در دل می شکوفاند . ( دل انسان را به سوی معبود می کشاند . )

نصر اله مردانی

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1283
  • کل نظرات : 125
  • افراد آنلاین : 71
  • تعداد اعضا : 138
  • آی پی امروز : 434
  • آی پی دیروز : 207
  • بازدید امروز : 960
  • باردید دیروز : 528
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 2,710
  • بازدید ماه : 2,710
  • بازدید سال : 91,415
  • بازدید کلی : 1,166,675
  • کدهای اختصاصی

    کد متحرک کردن لینک دانلود